آریا آریا ، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

مروارید ما

پسر 6 ماهش شد هوراااا

گلم مبارکه 6ماهگیت عزیزمو بردم واکسن زدم خیلی دردش گرفت و گریه کرد بمیرم برات الهی مامانی بزرگ میشی یادت میره بجاش دیگه مریض نمیشی برای سنجش شنوایی هم بردیمت خداروشکر همه چیز عالی بود ...
3 دی 1392

واکسن 4 ماهگی پسرم

عشق مامان و بابا صب که پا شدی همش میخندیدی نمی دونستی میخواییم بریم بهداشت برای واکسن زدن    بعد آماده شدی که بریم ددر خلاصه رفتیم وزنت کردن یکم کم وزن اضافه کرده بودی مامانی ناراحته ولی خانم دکتر گفت که هم بخاطر بازیگوشیته هم بخاطر دندون در اوردنه هیییییییی خداکنه بهت قطره استامینوفن و دادم همش داشتی یه همه لبخند میزدی بعدش واکسن و زدن اولش متوجه نشدی ولی بعدش یه کوچولو گریه کردی اومدیم خونه برات کمپرس کردم ایشالا که تب نکنی  ...
1 آبان 1392

آریا و تمرین پستونک خخخخخ

مامانی دیشب هی میخواستی بخوابی ولی ما مثل همیشه مهمون داشتیم و خونه شلوغ بود شما نمیتونستی لالا کنی منم هی داشتم باهات تمرین میکردم که پستونک بخوری اخه هی شصت میخوری خلاصه سعی خودمو کردم آخر گرفتی ولی فرداش هر چی بهت دادم نگرفتی حالا نمیدونم دلیلش چیه!!! اینم عکسش که بعدش خوابت برد تو اون شلوغی بمیرم برات ...
18 مهر 1392

شیطون بلا

سلام آریای شیطون گل پسرم روز به روز داری بزرگ میشی و کارای جدید میکنی اینقدر دست و پاهاتو میکوبی من میترسم درد بگیره فقط یکمی هم بغلی شدی من و بابات و اذیت میکنی هی میخوای پا شی مامانی نترس تو هو مثل ما بزرگ میشی و راه میری لباسات که کوچیک میشه من لذت میبرم که بزرگتر شدی ماشالا راستی چند روز پیش داشتم باهات تمرین شیشه گرفتن میکردم خخخخخ خیلی زرنگی هااااا همش اوق زدی و گاز گرفتی الان عکسشو میزارم بعدا ببین شیطون بلا ...
10 مهر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مروارید ما می باشد